در نهایت تو بازنده ای
یادتونه توی انیمه شهر اشباح یه شبح بود که همه رو می بلعید من فکر می کنم بعضی از آدمها حالا فرقی نداره چه نسبتی باهاتون داشته باشن همین جوری رفتار می کنن یعنی اون آدم توی طول رابطه کم کم طرف مقابل رو می بلعه
شاید تجربه اش کردین کم کم دارین هضم می شین یه روز به خودتون می یان می فهمین که دارین از بین می رین ممکنه دیگه هیچی ازتون باقی نمونه شما توی منجلاب وجودش سقوط می کنین در حالی که باید از دست دادن خودتون رو تماشا کنین
شاید هممون از بلعیده شدن توی هر رابطه ای توسط هر کسی وحشت داریم
اصلا خود من بدم می یاد به استبداد با یه فرد یا جمع بخشی از وجود یه کل مسنجم بشم حس هضم شدن یه تکه گوشت رو بهم می ده
یه بار نزدیک بود بلعیده بشم نمی دونستم چه احساسی باید داشته باشم چون جوری پیش رفته بود که از درک احساسات خودم منع شده بودم تا این که سر موقع خودمو بیرون کشیدم راستش آدمای دیگه هم بلعیده شده بودن این موجود همچنان سعی داشت با بلعیدن زندگی بقیه وجود خالی خودش رو پر کنه اما اگه نوشته هامو می خونی من بردم من بلعیده نشدم چون این بخشی از وجود منه که تو هرگز نمی تونی داشته باشی
- ۰۲/۰۳/۰۸