روز نهم.ببخشید اینو می گم ولی کاش واقعی نباشه

آهنگ

داشتم فکر می کردم برای آهنگ امروز می تونم کی  رو معرفی کنم تا این که به این آهنگ ساز جوون رسیدم همه ی آهنگ هاش باب میل من نیست اما حال و فضای این آهنگش رو به خاطر اسمش دوست دارم رقص پرستوها

پرستو ها برای من موجودات غریبی هستن از بچگی عاشق چند تا پرنده بودم لک لک، پرستو و درنا به خصوص وقتی فهمیدم هنوز بر فراز آسمون بعضی از شهر ها درنا ها و لک  لک ها پرواز می کنن همون لحظه تصور می کردم به اون شهر مسافرت کردم از بالای پشت بوم ساعت ها نگاهشون می کنم راستش الان فکر می کنم چرا امسال تجربه اش نکنم می تونم برای اولین سفرم به اونجا برم اون هم تنهایی و مستقل حتی فکرش قلقکم می کنه فکر کن ازت بپرسن خانم دلیل سفر شما به شهرمون چیه بهشون بگم به خاطر کوچ پرنده هاش یعنی می تونم لونه یه لک لک رو ببینم یعنی می تونم درنای امید رو امسال توی تالاب ببینم 

 

کتاب 

امروز توی مطالعه پیشرفتی نداشتم هم به خاطر این که مریض بودم و هم این که داشتم روی پایان نامه ام کار می کردم مریضی یک کمی قوتم رو ازم گرفت عجیبه با این که سعی می کنم مراعات کنم  این ماسک از صورنم چدا نمی شه  باز چرا  مریض می شم حس بدی داره انگاری  یه چیزی توی گلوت صدات رو خراش می ده و حرف هات رو می دزده نزدن بعضی حرف ها مثل سرماخوردگی می مونه امروز مجبورشدم همه چیز رو  بهش  در مورد همه ی  زوایای پنهان این چند روز بگم و اصلا نمی خوام فکر کنم اون لحظه که سکوت کردن داشتن به چی فکر می کردن اصلا به صداقت و بی پروایی خودم توجه نداشتم اتفاقا همه چیز رو عیان گفتم اره همه چیز تموم شده و من این گردباد رو پشت سر گذاشتم تجربه ام بیشتر شده و می دونم چه طور همه چیز رو سر جاش نگه دارم و برای زندگیم برای رویاهام بجنگم 

همچنان دارم رمان ما رو بخونم با فضای نثر ارتباط برقرار نکردم ولی حالا می فهمم کچاها دنیای قشنگ نو یا 1984 ازش الگو گرفته جهانی که ریاضیات براش تصمیم بگیره حتی برای عشق آخ من توی این جهان دووم نمی یارم موقع رفتن به دکتر داشتم به نوشتن یه یادداشت توی برنامه به خوان فکر می کردم راستش جمع گرایی یا فرد گرایی کجا ها می تونه مفید باشه چرا توی ذهنم احساس می کنم با فردگرایی می شه به جاهایی رسید اما جمع گرایی همیشه به استبداد رسیده چون اکثر دیکتاتور  ها فردگرایی رو دشمن خودشون می دونیستن  ولی نمی شه روش حساب باز کرد چون من  نتیجه ی فردگرایی رو هم دیدم آدمهایی که ژرف نگر نیستن تصمیماتی می گیرن که حیات و زیست خیلی ها رو به خطر می اندازه خود من این چند وقته یه فردگرایی مطلق بودم هر چند که برای نسبیتش خیلی تلاش کردم چه قدر محافظه کار شدم و قبل از تصمیم گیری همه چیز رو سبک و سنگین می کنم خلاصه  داری پیر می شی دختر 

خلاصه  بودن توی هر پادآرمان شهری رو تحمل می کنم مطمئنا جهان رمان ما برای من ساخته نشده البته توی هر برهه زمانی به جای ریاضی چیزای دیگه برای برقراری استبداد بهونه شدن 

 

فیلم 

تنوع بد نیست یه فیلم ایرانی دیدم به اسم آینه های رو به رو و دغدغه مندی سازندگانش رو در دهه هشتاد ستایش می کنم چون این موضوع خط قرمزهای زیادی دور و بر خودش داره به ناچار برای گرفتن مجوز سانسورهای زیادی پشت سرش هست که نویسنده باید زیرک باشه اون سانسورها رو در پس پرده به مخاطب نشون بده در یک کلام  برای به نقش کشیدنش باید احتیاط زیادی به خرچ بده تا بتونه تاثیر بذاره  امیدوارم یه زمانی به سطحی برسیم که بتونیم این چنبه ناپیدا رو بدون سیاه نمایی یا اغراق در نهایت آزادی بیان اون طور که واقعا هست به تصویر بکشیم به شدت با مظلوم نمایی با سیاه نمایی با اغراق های غیر واقعی مخالم چون این جنبه ی ناپیدا به صداقت نیاز داره نیاز داره که ماها بفهمیم انسان هستن و مثل یه انسان  حق یه زندگی معمولی رو دارن مثل ما خوبی ها یا بدی های منحصر به خودشون رو دارن نه فرشته هستن نه شبطان بلکه انسان هستن تبعیض ها و نابرابری هایی در حقشون می شه که هنرمند باید صادقانه نشون بده تا با فرهنگ سازی جلوی این اتفاقات ناگوار رو بگیره مشکل اساسی من با بعضی از فیلم ها و کتاب ها همین هست که برای سوداوری و جلب توجه جوری وانمود می کنن که اهمیت می دن قسمت هایی از حقایق رو به نفع خودشون نشون می دن به خاطر همین روی من تاثیر نمی ذاره البته در این فیلم در مورد عمل ترنس ها زیاد شفاف سازی نکرد نمی دونم چرا بازش نکرد اما واقعا بعضی از ترنس ها به اجبار مجبور به عمل می شن اگه شرایطی براشون پیش می اومد که در کشور با لباس و مناسبات و صد البته هویت خودشون زندگی کنن نیازی نبود حتما مجبور بشن عمل رو انجام بدن مگه این که خودشون بخوان  

 از نویسنده و کارگردان متشکرم  با همه عیب های احتمالیش بودنش بهتر از نبودنشه راستش از اون دسته آدمهام که از دعوای سنتی ها و مدرن ها خسته شدم از دعوای مذهبی ها و غیر مذهبی ها بنابراین کلیپ دعوای این دو گروه یا مشاجره هایی که توی دانشگاه بین این دو گروه در می گرفت کلافه ام می کرد چون احساس می کنم تا زمانی که این دو گروه قدرت درک کردن یکدیگر و تعامل داشتن احترام به حریم شخصی و فردی یا به جای دست گذاشتن روی نقاط اختلاف خلق نقاط مشترک انسانی برای همزیستی  رو یاد نگیرن به خاطر همین فجایع همین جوری ادامه پیدا می کنه من همون قدر که از دستگیری یه نفر به خاطر بی حجابی ناراحت می شم به همون اندازه هم وقتی می فهمم یه نفر به خاطر حجابش باهاش تبعیض امیز رفتار کردن نا امید می شم چون هر دو گروه انسان هستن و حق انتخاب خودشون رو دارن این حق احترام ها تا جایی برای من محترم هست که حق حیات و حق انسان بودن کسی رو ازش سلب نکنه بگذریم این چیزی من به زبون می یارم اکثرا از نظر بعصی ها منفوره 

توی این فیلم هر چند بعضی از نشان های مذهبی شاید به اجبار توی اثر گذاشته تا از شدت تابو بودنش نزد مسئولان وقت کم کنه چرا برای مجوز باید یه هنرمند رو وادار کرد من نمی دونم  اما اتفاقا برای هر دو قشر می تونه اموزنده باشه دو انسان از عقاید و فرهنگ متفاوت با هم دوست می شن   یکیشون مذهبی و مقید به شرع دیگری مدرن تر 

فراز و نشیب شخصیت رعنا به عنوان یک زن متدین جالبه چون جامعه ما رعنا های فراوانی داره و اگه کسی پس از اشنا شدن با تحول شخصیت رعنا بتونه ادینه هارو درک کنه و اونا رو به خاطر تفاوتشون طرد نکنه و با پیش داوری تحقیر نکنه یه قدم برداشتیم به سمتی که یه انسان کمتر درد بکشه و در تنهایی خودش فرو نریزه 

شاید عده ای خرده بگیرن چرا از شخصیت پردازی رعنا خوشم اومد چون دارم توی همچین جامعه ای زندگی می کنم با رعناهای زیادی رو به رو شدم رعنا ها اگه اگاهی پیدا کنن و اگه پس از این اگاهی سعی کنن ادینه ها رو به چشم انسان ببینن شاید بچه های کمتری خودکشی کنن از خونه فرار کنن یا بعد از عمل افسرده بشن 

شخصیت پردازی ادینه رو هم دوست داشتم اگه این تغییر در رعنا به وجود اومد چون ادینه در رفتارش به عنوان یه انسان به رعنا فازغ از عقایدش احترام گذاشت چون درک می کرد رعنا از شرایظش شناختی نداره پس با صبوری و ارامش برای رعنا داستان زندگی و سختی هاش رو تعریف کرد گاهی رعنا ها اطلاع ندارن به خاطر همین پیش داوری می کنن البته برای کسی باید توضیح داد که وافعا بخواد درک کنه و پیش زمنیه ی انعطاف رو داشته باشه بعضی رعنا ها خبر دارن اما به خاطر تعصبشون نمی خوان بپذیرن البته تعصب در هر عقیده ای خطرناکه من فکر می کنم توی جامعه ما بعضی از مذهبی ها و غیر مذهبی ها تعصب دارن و با این تعصب داریم به ته دره می ریم وگرنه چه لزومی داره به خانم چادری که توی خیابون با تو کاری نداره گیر بدی که چرا حجاب داره و بهش توهین کنی یا این که چه لزومی داره روی سر یه خانم بی حجاب برای امتیازهای احتمالی اینده ات  ماست بریزی که خودت رو ثابت کنی 

منو ببخشید که دوست دارم یه روز بین مردمم همزیستی بوجود بیاد هر دو یاد بگیرن زندگی خودشون رو داشته باشن بدون این که اون یکی بخواد قلدر بازی دربیاره و همه چیز رو  به سمت استبداد پیش بره به خاطر همین فیلم طنز چپ  و راست رو متفاوت تر از باقی فیلم های طنز می دونم توی این فیلم دو پدر با این که از جناج متفاوت سیاسی هستن و در عقاید مذهبی خودشون اختلافاتی دارن اما در اواخر فیلم یاد می گیرن که به خاطر نسل اینده باید با هم مدارا کنن حتی اخر فیلم بچه هاشون ماشین رو می رونن این یعنی چی این یعنی این که اینده مال نسل اینده است هی ما به جون هم بیفتیم هی بخوایم همه رو شبیه خودمون کنیم غافل باقی می مونیم باید همه مون یکی بشیم تا بتونیم اینده رو برای نسل اینده بسازیم یه کتاب می خوندم یه قسمت هاییش در مورد کشته شدن داریوش فروهر بود البته زیاد نتونستم کتاب رو پیش ببرم شاید یه جاهای یادم رفته باشه توی این کتاب از داریوش فروهر به عنوان گاندی ایران یاد می کنن و اونو به عنوان کسی معرفی می کنن که اگه زنده می موند می تونست همه ی اقشار جامعه رو بدون وابسته بودن به جایی در یه حرکت ملی متحد کنه این  یکی از دلابل اثر گذاری داریوش فروهر بود باز هم تاکید می کنم کتاب رو چند ماه پیش خوندم شاید یه جاهایی پس پیش گفته باشم اما یه قسمتی از وجودم از این چند قطبی ها خوشخال نیست چون تا وقتی که این شکاف ها وجود داشته باشه این نسل اینده است که قربانی می شه 

خلاصه دوست دارم رفاقت ادینه ها و رعناها رو ببینم دوست دارم رعنا ها درک کنن ادینه ها چه قدر تنها هستن و ادینه ها درک کنن رعنا ها برای درکشون نیاز به زمان و مدارا دارن البته باز هم می گم رعناهایی که ژرف نگر باشن و بعد از فهمیدن این که حقیقت فقط نزد خودشون نیست بلکه  نزد همه متکثر شده هر کس یه چشمه ای از حقیقت رو داره زمانی که فکر کنی فقط خودت بر حقی یه جای کار می لنگه و فرصت رشد تفکر رو می گیره 

به نظر من هر کس می تونه عقاید خودش رو داشته باشه چون هر کس به عنوان انسان فردیت داره  تا جایی که خدای نکرده نخواد بواسطه اون عقاید   ذره ذره کشته شدن و قتل انسان های بی گناه رو توجیحه کنه تاجایی که به حریم شخصی و زیست یه فرد تجاوز نکنه  به قول حافظ می بخور منبر بسوزان مردم آزاری نکن