ببخشید عزیزم من کسی که تو فکر می کنی نیستم
هیچ وقت قرار نیست خودم را جز دسته ی آدم های خوب قرار بدهم آن وقت چرا شاید چون که من زیست دو گانه دارم و داشتم در پوششم در حرف هایم در رفتارم در افکارم
من مجبور شدم زیست دوگانه داشته باشم در جامعه یی زندگی می کنیم که باعث این ماهیت شده و خواهد شد با این وجود دوست ندارم به این اجبار مانند سایرین افتخار کنم مانتد برخی علارقم میل باطنی عادت کنم یا حتی به نفع خودم استفاده کنم
به زیست دو گانه دچار شدیم تا از خودمان در برابر جریان حاکم محافظت کنیم تا بیشتر زنده بمانیم ولی روح و روانم را می فرساید به خاطر همین کاش تنها باشم به قول یک بزرگوار من در تنهایی آدم بهتری هستم هر چند که بشر هیچ وقت به تنهایی عادت نداشت و ندارد
در این نقطه از زندگی به یک نتیجه رسیدم تا جایی که می توانم از همه نظر مستقل شوم جانم برایت بگوید آخر تنها در این صورت به آزادی بیشتر دست پیدا خواهم کرد
حالا چرا در سن بیست و سه سالگی این قدر کشته و مرده استقلال شدم در پرانتز منظورم آن تیم فوتبالی محبوب نیست چون که وقتی از همه نظر مستقل شوم بی شک آزادم راستی دقت کردی وقتی مستقل نباشی از تو برده می سازند باور کن راست می گویم توی این هاگیر واگیر دروغم کجا بود
- ۰۰/۰۸/۲۷