کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست
من ساکتم و تو فقط گریه می کنی کلماتت بریده بریده اند احساس می کنی بین خیال و کابوس گم شدی
من چه طورم کاملا در مانده ام نمی دانم چگونه می توانم به تو بفهمانم به خاطر از دست رفتن پاره ی جانت و مرگ عزیز ترینت متاسف هستم
اعتراف می کنم که نمی توانم احساست را کاملا درک کنم چون جای تو نیستم اما با این وجود می خواهم باور کنی کنارت هستم تو در این غم تنها نیستی …
شاید یک زمانی من از آن دسته آدم ها بودم که فقط پیام تسلیت می فرستادم که خالی از عریضه نباشد و دیگر حال طرف را نمی پرسیدم
ولی این بار فرق داشت واقعا نمی خواستم با یک تسلیت خشک و خالی یا وانمود کردن این که وای نفهمیدم از کنارش بی خیال عبور کنم
بحث فانوس دریایی رفیقم در میان بود توی سایت های مختلف گشتم از ماندانا هم راهنمایی گرفتم و دل را زدم به دریا
یعنی طبق توصیه ها باید سکوت می کردم به طرف مقابل اجازه می دادم احساساتش را بروز بدهد
نمی دانم چه قدر موفق بودم ولی یقین داشتم نابلدم حس این که واقعا کاری از دستم بر نمی آید ولی نمی توانم فانوس دریایی در همین حال رها کنم دیوانه ام می کرد
حالا یک روز در میان پیام می دهم خوبی؟بهتر شدی؟با من حرف بزن من هستم
توی دلم هم بهش می گویم تو واقعا تنها نیستی همه کنارت هستیم ….
تا این که به لطف طاقچه بی نهایت امشب این کتاب را پیدا کردم برایش فرستادم
قبلش به خودم گفتم حتی اگر دم مرگ هم باشی باید این کتاب را تمام کنی
حالا اگر خودتان کسی را از دست دادید یا اگر در بین اطرافیان کسی هست که به تازگی داغ دار شده این کتاب به سهم خودش می تواند مرهمی باشد بر درد ….
آخ خواندنش از نان شب هم واجب شده در زمانه ای زندگی می کنیم که آمار مرگ و میر را در تلویزیون جار می زنند
@The52HertzLonely
- ۰۰/۰۷/۰۳