تا باد چنین بادا
بعد از مدت ها خود را در آینه ندیدن ساعت سه صبح به حمام می رود به جای این که مثل همیشه حتی در تاریکی خودش را نگاه نکند چراغ را روشن می کند بالاخره با خودش مواجه می شود با وجود همه چال و چوله ی صورتش به خودش لبخند می زند صورتش را آرام نوازش می کند و می گوید جون از این به بعد بیشتر مراقب پوستتم
واقعا او خود شیفته نیست باز به سمت نیم رخ متمایل می شود به شاهکار هنری کج صورتش لبخند می زند حتی شما دوست عزیز حواسم به تو هم هست مگر همین لیدی گا گا هم دماغش شبیه تو نیست ببینش تازه عمل هم نکرده ...
سرش به جایی نخورده او فقط شنیده که طبق افسانه ژاپنی صورتش شبیه کسی شده که در زندگی قبلی عاشقش بوده ...
ژاپنی ها هر چیزی را به معشوق ربط می دهند مثلا یک بار شنیده بودم که علت خال در هر جای بدن بوسیدن معشوق در زندگی قبلی ایست اه چه جالب این خاطره ماندانا یادم آمد که زن باردار به هر کسی زیاد نگاه کند بچه اش شبیهش می شود
می گفت مثلا خود من یک بار موقع برگشت یک دختر پنج ساله گندمگون را دیدم که کنار پدرش نشسته دقیقا یادم است یک لباس سبز تنش بود به پدرش که راننده مینی بوس بود آب می داد آن موقع تو را باردار بودم چهره ی این دختر بچه آن قدر برایم شیرین به نظر رسید که از ته دل آزرو کردم تو هم شکل او باشی
این قضیه ثابت شده از من داشته باشید اگر به چهره ی خاصی علاقه دارید برای مثال کلارک گیبل توصیه می شود شب و روز نگاهش کنید در این میان مسئله یی که مطرح می شود فتبارک الله احسن الخالقین این کلارک گیبل ورپریده در زندگی قبلی چه معشوق اوف من خاموش شوم به صلاح است
جیک جیک های خواهر برادری:
من:فکرش رو بکن بر اساس رنگ پوستت قضاوتت می کنن کاش پوستم روشن تر بود چشم هام سبز بود و موهام طلایی الان با این حجم نژاد پرستی که هست اگه اونجا بودم جنازه تیر خورده مو برمی گردوندن
جوجو: فاطی من اگه سازنده این لپ تاپ باشم این همه براش زحمت بکشم بعدش یه روز همچین حرفی رو بهم می زد مطمئن باش خورد و خاکشیرش می کردم سازنده ی تو واقعا خیلی صبوره
باز حرف هامون چند روز بعد
من چیز خاصی نمی گم اما جوجو در راستای حرفای قبلش می گه
ببین ما چه موجودات شگفت انگیزی هستیم که خدا موقع آفریدنمون تعجب کرده و گفته فتبارک الله احسن الخالقین
من چی باید می گفتم عزیزم حتی با این که خبر داشته قراره چه گندی بالا بیاریم
- ۰۰/۰۲/۰۷