The.52.Hertz.Lonely.

You’ve got the words to change a nation

The.52.Hertz.Lonely.

You’ve got the words to change a nation

The.52.Hertz.Lonely.

در روزگاران دور آن سوی اقیانوس های آرام من یک وال تنهای تنها بودم تا این که بالاخره راز تنهایی ام کشف شد
افتادند پی این که چرا دیگر وال ها آواز مرا نمی شنوند
جانم برایتان بگوید کاشف به عمل آمد که فرکانس آوازم فراتر از فرکانس معمول دیگر وال هاست از آن جایی که همیشه تنها کوچ می کنم مرا پنجاه و دو هرتز نامیدند همینی شد که می دانید تنهاترین وال جهان شدم
ظاهرا آدمها خودشان هم در سکوت آواز می خوانند اگر خوب دقت کنی به وضوح فریاد می کشند اما کسی انها را نمی شنود نه خودشان را و نه رویاهایشان را و نه قلبشان را
حال به من گفته شده آدمم ولی تو باور نکن هنوز والی هستم که با فرکانس پنجاه و دو هرتز آواز می خواند انگاری نامرئی باشم مرا نمی بینند نمی شنوند
با این حال هنوز در مهاجرتم دز این اقیانوس پهناور و این آواز تنهایی را می نویسم
زیرا که فهمیدم زندگی همین ادامه است و به لحظه ای بند ...


از طریق این  ایمیل  می توانید با من تماس بگیرید :)(=
the52hertzalone1 @gmail.com




بایگانی

اینو همه می دونن

يكشنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۰، ۰۸:۱۹ ق.ظ

به اطلاع می رساند مرده شوری به مرده شور دیگر می گفت این دیگه چرا خیلی جوون بوده شمردی این چندمین جنازییه که می یارن و علت  مرگش خفگی بر اثر گریه زیاد بوده خو گریه تون می یاد از خونه بزنین بیرون یه کوه و کمری پیدا کنین با صدای بلند گریه کنین چرا خودتو خفه می کنی  

 

مرده شور دوم چشم جنازه را می بندد صورتش را می شورد و می گوید مرد حسابی حداقل شده یه بار توی زندگیت گریه کنی گریه مثل بارونه وقتی می یاد آدم رو خبر نمی کنه یعنی می دونی اون لجظه   اون قدر دردت  زیاد  می شه  که گریه می کنی  تازه من خودم شب ها گریه ام می یاد پتو رو روی سرم می کشم نمی خوام کسی رو بدخواب کنم پارچه می ذارم توی دهنم 

 

مرده شور اول  به موهای جنازه کف می زند و می گوید دیگه نمی تونن قایمش کنن دیگه همه فهمیدن   

 

مرده شور دوم پای جنازه را صاف می کند و می گوید طفلک اگه کسی پیداش می شد قبل از مرگش بغلش کنه گریه اش آروم می شد 

 

مرده شور اول دست از شستن بر می دارد سیگاری روشن می کند و می گوید این  جوونا تجربه ندارن زیاد فکر می کنن بابا غرق این کثافت شو تا چیزی  حالت نشه هر چی بهت دادن همون رو قبول کن می خوان عزدار رویاهای از دست رفته شون باشن فکر می کنن این آخری چیزیه که از دست می دن زکی ما همون آدمای دیروزیم اگه تا قرون آخر دل خوشی هاتو ازت نگیرن که دیگه اسمت رو آدم نمی ذارن 

 

 

مرده شور دوم برای بار آخر جنازه را آب می کشد و می گوید بالا سرش چرت و پرت می گیم درد می کشه طفلی 

 

مرده شور اول سیگارش را در زاویه نا پیدای بدن جنازه خاموش می کند و می گوید این درد رو فهمید می بینی حتی تکون هم نخورد بی حس بی حس نه ترس داره چند متر زیر زمین توی تاریکی باشه یه سنگ بالاش بذارن نه عینش هست که موش ها بخورنش 

 

 

مرده شور دوم دوباره ملافه را کنار می زند موهای جنازه را مرتب می کند و می گوید فکر کن جنازه ی خودت بود من این جوری اذیتت می کردم 

 

مرده شور اول چشمکی زد و گفت بیا جلوتر نادون این مرده ی با مزایاست اگه الان زنده بود هنوز باید برای خودش گریه می کرد نه بابا گفتم اینا برای کشته های وجودشون ننه من غریب بازی در می یارن  

 

مرده شور دومی دست هایش را خشک کرد البته قبل از آن روی صورت جنازه ملافه کشید و گفت به چه امیدی زنده یی یا بهتره بپرسم به چه امیدی منتظری یه روز دیگه بیاد تا سیگار بکشی 

 

مرده شور اول از روی تحت پایین آمد به ساعتش نگاه کرد و گفت الانه که صاحبش بیاد والله سوالت یه جواب نداره من فرقی واسم نمی کنه تو هم توی خطری چون زیاد  فکر  می کنی قبلش چی شد بعدش چی می شه 

 

مرده شور دوم گفت یادم رفت علتش مرگش رو چی نوشتن 

 

  

  • ۰۰/۰۱/۰۸
  • فاطمه:)(: