امتحانش آسونه تو بگو چون تو زنی تا من ...
مثلا یه روز مشت بزنم توی دهن تموم کسایی که سنگ جلوی پام می ذارن و بهم می گن چون تو یه زنی حق نداری
آخ می تونم تصور کنم چند نفر از دست من کتک می خورن هر کسی که فکرش رو بکنی تازه این آخری که مقام والا اعظم کشوری داره شانس بیارم از زندان سر در نیارم
بیچاره دستم تا شب کبود می شه شاید هم لازم باشه گچش بگیرم ولی چه طوری سر بلند کنم حرمت هارو شکستم از ریش سفید یا گیس سفید خجالت نکشیدم
بالاخره یه روزی باید بترسن حداقل به من یکی نگن چون زنی حق نداری
دارم این شجاعت رو توی مشت دستم جمع می کنم اگه دفعه بعد مردی بهم گفت چون زنی نمی تونی خلبان بشی چون زنی نمی تونی تنها زندگی کنی
طوری بترسونمش که یادش بره زیان شیرین مادری رو اوه داشت یادم می رفت بعضی اوقات هم جنس های خودم بیشتر بالم رو قیچی کردن
راستش دیگه زن بودن برای من زحمت نیست از روزی که این مشت گره شده برای ایراد بنی اسرائیلی چون تو یه زنی و باقی ماجرا
- ۹۹/۰۸/۰۹