سعدی جات
حیف که الان دل ما به تنهایی خو کرده نمی خواهیم هم دوران تنهایی به سر بیاید وگرنه اگر به فرض محال یک یار سرو بالا خوش قامت داشتیم دقیقه به دقیقه از غزلیات سعدی لبریزش می کردیم اما از مزایای مجردی این است که الان با خیال راحت با آسودگی خاطر برای امتحان شنبه غزلیات سعدی می خوانیم و همه ی گوشه ی خیالمان جمع حضرت دلبر نیست که آیا صد پیام را سین کرده اند یا نه و آیا هنگ نکرده اند یکهو یک دیوانه یی اوف برایشان صد تا پیام فرستاده
این صفحه به روز رسانی می شود و بیت هایی که با روح و روانم بازی کرده اند به اشتراک می گذارم
من از تو پیش که نالم که در شریعت عشق معاف دوست بدارند قتل عمدا را /بیت نهم غزل پنجم/ساعت 9:28شب سه شنبه بیستم خرداد
یک لحظه بود این یا شبی کز عمرِ ما تاراج شد ؟ ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را /بیت دوم غزل چهاردهم /ساعت دو بامداد چهارشنبه بیست و یکم خرداد
لیکن آن نقش که در روی تو من میبینم همه را دیده نباشد که ببینند آن را /بیت ششم غزل هفدهم/ساعت2:29بامداد چهارشنبه 21 خرداد
همه سلامت نفس آرزو کند مردم خلاف من که به جان میخرم بلایی را /بیت پنجم غزل بیست و یک/ساعت 3:22بامداد
خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر ندید جایی را /بیت هفتم غزل بیست و یک /ساعت 3:26بامداد
قبای خوشتر از این در بدن تواند بود بدن نیفتد از این خوبتر قبایی را /بیت هشتم غزل بیست و یک/
به راستی این بیتش کار سازه برای جواب دادن به کسی که می پرسه لباسی که خریدم چه طوره ؟
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها /بیت چهارم غزل بیست و چهارم/ساعت4:17بامداد
سعدی غم نیستی ندارد جان دادن عاشقان نجات است (۲:۵۵بامداد بیست و دوم خرداد)
خوش میروی به تنها تنها فدای جانت مدهوش میگذاری یاران مهربانت/بیت اول غزل 150ساعت3:25بعداز ظهر.بیست و دوم خرداد
- ۹۹/۰۳/۲۰